.jpg)
- تاریخ: 1394/03/11
- 1 دیدگاه
- برچسبها: استیون ویلسون , پراگرسیو راک , steven wilson , progressive rock ,
"استیون ویلسون و بررسی آلبوم چهار و نیم"
نویسنده: بردیا برجسته نژاد
تا به امروز و در طی این ده سال آنقدر از «استیون ویلسون» Steven Wilson نوشتهام که هم خواندنش در مقدمهی این پست برای شما خسته کننده است و هم نوشتنش برای من تکراری. استیون ویلسون، ستارهی بیبدیل آسمان موسیقی پراگرسیو راک حال حاضر دنیا، هنرمند 48 سالهی انگلیسی، مغز متفکر گروهها و پروژههای مختلف است.
استیون ویلسون پس از پروژههای پورکوپاین تری، نو-من، بلکفیلد، استورم کروژن، بیس کامیونین و آی ای ام، چند سالی است که فعالیتهای گروهی و پروژههای متفرقهی خود را متوقف یا کمرنگ کرده و بیشتر وقتش را اختصاص به فعالیت انفرادی تحت عنوان استیون ویلسون داده است. این را هم بدانید که او در سال گذشته از جشنوارهی موسیقی پراگرسیو راک لندن بخاطر خدماتش به این ژانر موسیقی، لقب «سلطان پراگ راک» را دریافت کرده است.
پنج نه! فقط چهار و نیم!
پنجمین آلبوم استودیویی استیون ویلسون با عنوان ½4 در تاریخ 22 ژانویه 2016، به فاصلهی 11 ماه از اثر قبلی «دست نمیتواند پاک کند» Hand. Cannot. Erase منتشر شد. پنجمین آلبوم او در اصل چندان هم پنجمین آلبومش نیست! دلیل اول آنکه این آلبوم بر خلاف گذشته که آلبومها همه مدت زمانی در حدود یک ساعت داشتند، فقط 37 دقیقه است. دوم آنکه به جز یک آهنگ که اجرای مجدد یکی از آهنگی پورکوپاین تری است، آهنگهای دیگر این آلبوم در گذشته و برای دو آلبوم قبلی ساخته شدهاند که بنا به دلایلی استیون ویلسون از انتشارشان در آن زمان خودداری کرده است. سوم و از همه مهمتر اینکه نام این آلبوم چهار و نیم است! یعنی اثری بعد از آلبوم چهارم و قبل از آلبوم پنجم! این آلبوم تنها شش ترک دارد. تهیهکنندهی آن استیون ویلسون و لیبلی که آن را منتشر کرده کیاسکوپ است (کیاسکوپ، لیبل مستقل ضبط آثار موسیقی پراگرسیو راک، یکی از زیر مجموعههای اسنپر میوزیک است و استیون ویلسون یکی از موسسین اصلی آن به شمار میآید)
جا مانده، اما پر قدرت
بنظر میرسد که استیون ویلسون چندان طاقت دوری از پیشخوان مغازهها را ندارد! همیشه باید در سال یکی دو تا آلبوم به بازار بیایند که ویلسون نقش مهمی در آنها بازی کرده است. این بار استیون ویلسون به خودش کمی استراحت داده و اثری را منتشر کرده که زحمت چندانی برایش نداشته است! فقط کافی بوده که سری به آثار از قبل ساخته و منتشر نشدهاش بزند و چندتایی را انتخاب و در نهایت منتشر کند. استیون ویلسون همیشه و در همهی سالها حضور دارد و حس حضور دائمی او بعد از گذشت چندین سال، همچنان هیجانانگیز و جذاب است.
آلبوم با «کتاب پشیمانیهای من» My Book of Regrets آغاز میشود. آهنگی که ساخت آن اواخر سال 2013 آغاز و در نهایت در ژوئن 2015 در مونترال ضبط و در استودیوی شخصی استیون ویلسون واقع در هرتفوردشایر انگلستان نهایی شده است. ویلسون آرام است. موسیقی در پس زمینه هر از گاهی خودش را به در و دیوار میزند، اما استیون ویلسون آرام و خونسرد شروع میکند، ادامه میدهد و آهنگ را به سر انجام میرساند. این اثر از امضاهای ویلسون لبریز است! آهنگی که از پنجه کشیدنهای گیتار در نواختن ریفها را در خود دارد تا سیرکی از سازهای گوناگون که به نوبت سولو نوازی خود را اجرا میکنند و به کناری میروند. اما درخشانترینشان عشق بازی نیک بگز با بیس گیتار است که هر جایی که سرک میکشد، ارزش آهنگ را چند برابر میکند. این یک آهنگ نه و نیم دقیقهای است که آلبوم با آن آغاز میشود، که بعد از پشت سر گذاشتن چهار آهنگ، دوباره به یک آهنگ نه و نیم دقیقهای دیگر میرسد.
دومین ترک، «سال طاعون» Year of Plague نام دارد. این آهنگ بین سالهای 2012 و 2013 و در زمان تهیهی آلبوم «زاغکی که از خواندن سر باز زد» The Raven that Refused to Sing ساخته و ضبط شده است. آهنگی اینسترومنتال (بدون کلام) که با فضاسازی سینتی سایزر آغاز میشود و گیتار آکوستیک در آن فرمانروایی میکند. در این آهنگ حضور آدام هولزمن، نوازندهی چیرهدست پیانو و انواع و اقسام ارگهای گوناگون، به زیبایی حس میشود. هولزمن در این آلبوم علاوه بر پیانو، نوازندهی چهار ساز کلاویهای دیگر نیز است: ورلیتزر (پیانوی الکتریکی که توسط رادولف ورلیتزر اختراع شده و بین سالهای 54 تا 84 تولید میشده)، هاموند (ارگ الکتریکی که مخترعش لارنز هاموند بوده و بین سالهای 35 تا 75 ساخته میشده)، مینیموگ (سینتی سایزر مونوفونیک آنالوگی که توسط رابرت موگ اختراع شده و بین سالهای 70 تا 81 عرضه میشده) و رودز (پیانوی الکتریکی که توسط هرولد رودز در سال 1946 اختراع شده است). در این آهنگ توجه کنید به آوای ممتدی که در پسزمینهی رقص گیتار آکوستیک شنیده میشود. در ابتدا شبیه ویولن بنظر میرسد. اما اگر کمی دقت کنید، متوجه میشوید که این آدام هولزمن است که ارگ مخصوصش را به بازی گرفته است. گیتار آکوستیک در این آهنگ مانند یک پر است، که از پرندهای در حال پرواز جدا شده، سوار بر صدای ارگ هولزمن شده و در زمان شروع آهنگ سوم به زمین مینشیند.
استیون ویلسون سومین آهنگ، «خوشحالی 3» Happiness III را در سال 2003 نوشته و در خلال ضبط آلبوم دست نمیتواند پاک کند، در سپتامبر 2014، آن را ضبط کرده است. با وجود آنکه این آهنگ به نوعی به ترک قبل چسبیده است، اما شکنندگی و سبکی آن را ندارد. ویلسون کمی قاطع و در بعضی قسمتها کمی عصبی به نظر میرسد! با وجود سولوی کوتاه مدت گیتار الکتریک، فرمان در این آهنگ به دست پیانو است. این آهنگ بیشتر حال و هوای بلکفیلد را تداعی میکند و شاید پاپترین ترک این آلبوم باشد.
چهارمین آهنگ «بارانِ یکشنبه شروع شد» Sunday Rain Sets In نام دارد که در زمان ساخت آلبوم دست نمیتواند پاک کند ضبط شده است. یک آهنگ استثنایی و شاخص که فضای مرموز و کاملاً اکسپرمینتال دارد. تغییرات سریع در ملودی و تمپوی آن، باعث شده که این کوتاهترین ترک آلبوم اثر طولانی مدتی را بر شنوده بگذارد. اما عجیبترین ترک آلبوم، «ورمیلیونکور» Vermillioncore است. آهنگی که قسمتی از آن در سال 2013 ساخته شده و در نهایتاً در ژوئن 2015 تمام و در اکتبر همان سال ضبط شده است. انگار که در وسط جنگل آتشی برپا کردهاند و سازها به دور آن در حال رقص و چرخش باشند. یک ملودی و ریتم کاملاً ساده و مشخص، بارها و بارها توسط سازهای گوناگون، به صورت سولو و به شکل گروهی، اجرا و بازنوازی میشود و در آن بین هر کدام از این سازها نیز بخشی را مخصوص به خود بداههنوازی میکنند. این آهنگ دیوانه و دیوانه کننده است! جشن حیرت انگیزی از سازها به دور آتشی که شنونده را به مرکز دایره کشیده و در آن میسوزانند! ورمیلیونکور یکی از آثار استثنایی ویلسون تا به امروز است که توانسته تمام فضا سازیاش را در مدت زمان پنج دقیقه به سرانجام برساند.
آخرین ترک آلبوم «از من متنفر نباش» Don’t Hate Me معروف است. یکی از بهترین آهنگهای آلبوم «رویاهای احمقانه» Stupid Dream محصول سال 1999 گروه پورکوپاین تری. اول بگذارید کمی از نسخهی سال 1999 بگویم. از من متنفر نباش ششمین ترک آلبوم رویاهای احمقانه است. آهنگی که با خلصهی سنگین گیتار الکتریک و در فضایی که سینتی سایزر برای آن تدارک دیده آغاز میشود. لیریکس آهنگ سرخورده و غمگین است. ویلسون با التماس میخواند «از من متنفر نباش. من مانند تو ویژه نیستم. من تنها و خستهام. با من نجنگ. میدانم که هیچوقت برایت مهم نبوده، اما میتوانم هر از گاهی به تو زنگ بزنم؟». جادوی آهنگ زمانی آغاز میشود که بیس گیتار چادر را بر پا میکند و تئو تراویس، اول با فلوت شما را تجزیه و بعد با ساکسیفون ترکیبتان میکند! آهنگ بعد از چند فراز نشیب و چند سولوی گیتار الکتریک، بعد از هشت و نیم دقیقه به پایان میرسد.
اما حکایت از من متنفر نباش در نسخهی سال 2016 آلبوم چهار و نیم کمی متفاوت است. آهنگ با همان گیتار و سینتی سایزر، اما با تنظیم متفاوتی، آغاز میشود. ویلسون همچنان ناله کنان به پیش میرود تا به کورس آهنگ میرسد. اما اینبار دیگر از التماسهای ویلسون خبری نیست! بلکه این نینت طیب، یکی از مشهورترین چهرههای هنر در اسرائیل، است که نه التماس، بلکه با اعتراض فریاد «از من متنفر نباش» را سر میدهد. این اولین بار است که ویلسون از حضور یک خوانندهی مهمان، تا این اندازه پررنگ، در آثار انفرادیاش استفاده میکند. پیش از این او چندین بار از خوانندگان مهمان، خیلی کمرنگ و نامحسوس، استفاده کرده بود. بعنوان مثال در اولین آلبومش، «شورشیان» Insurgentes محصول 2006، خواننده ایرلندی کلودا سیموندز در یکی از آهنگها حضور دارد و یا همین خانم نینت طیب در آلبوم قبلی، دست نمیتواند پاک کند، در دو ترک حاضر شده که آنقدر همه چیز شلوغ و پررنگ است که صدای او رنگ میبازد. اما در اینجا صدای اوست که به رو میآید و استیون ویلسون در پس زمینه باقی میماند. جادوی آهنگ نیز تفاوت فاحشی با قبل دارد. بیس گیتار اینجا هم چتر خود را بر پا میکند، اما انگار تئو تراویس فلوتش را جا گذاشته است! او به کناری میایستد و میدان را در اختیار آدام هولزمن و ارگ مخصوصش میگذارد که اول دانهها را بپاشد، تا بعد از آن او با ساکسیفون وارد شود و همه را در خود غرق کند. این قسمت اینسترومنتال آهنگ نسبت به نسخهی اصل یک دقیقه طولانیتر است. این آهنگ با مدت زمان نه و نیم دقیقه، بعنوان اختتامیهی آلبوم، تبدیل میشود به یک سورپرایز جذاب و هیجان انگیز برای طرفداران قدیمی این هنرمند که مدتهاست آثار او را دنبال میکنند.
بله! استیون ویلسون در کمتر از یک سال آلبوم جدیدی را منتشر کرده است. اما به جرات میتوان گفت که هیچ وقت نمیتوان ویلسون را جزو آن دسته از هنرمندانی دانست که سعی میکنند با انتشار بیدلیل دموها و نسخهی خاک گرفتهی خود، پول طرفدارانشان را بالا بکشند! ویلسون لبریز از حرف است. پر از ملودی و موسیقی و مملو از فضاهای انحصاری و خاص و اختصاصی خودش. او در این آلبوم آثار جا ماندهی اخیرش را به اشتراک گذاشته، آثاری که با وجود آنکه جا ماندهاند اما هر کدام قدرت و زیبایی خاص خود را به رخ میکشند. او طرفدارانش را از شنیدن آثار ضبط شده اما منتشر نشدهاش محروم نمیکند و این آلبوم نیز زیبا، تحسینبرانگیز و ارزشمند از آب در آمده است. باید در جواب او که میگوید از من متنفر نباش بگوییم که دوستت داریم لعنتی! حتی اگر مدام و پشت سر هم آلبوم منتشر کنی!
دیدگاه خود را وارد کنید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.