.jpg)
- تاریخ: 1393/08/28
- 3 دیدگاه
- برچسبها: امبینت , اینسترومنتال , پراگرسیو راک , سایکدلیک راک , پینک فلوید , ambient , instrumental , progressive rock , psychedelic rock , pink floyd ,
"پینک فلوید و نگاهی به آلبوم رودخانهی بیپایان"
نویسنده: بردیا برجسته نژاد
پینک فلوید، پرآوازهترین و یکی از تاثیرگذارترین گروههای تاریخ موسیقی راک است. برای همین شاید صحبت از سابقهی آنها، هنرشان و مسیری را که طی کردهاند تا به اینجا رسیدهاند ضرورتی نداشته باشد. شاید بهتر باشد بجای مقدمه چینیهای معمول قبل از آنکه بخواهیم به انتشار جدیدترین آلبوم گروه انگلیسی پینک فلوید بپردازیم، کمی در مورد تاریخچهی اعضای تشکیل دهندهی آن و روابطشان حرف بزنیم.
جدا از اینکه شاید این مطالب برایتان تازگی داشته باشد، ممکن است شما هم در آخر به این نتیجه برسید که این آلبوم بیشتر از آن چیزی که تاثیر گرفته از سابقهی فوقالعاده درخشان گروه باشد، از فراز و نشیب روابط اعضای آن تاثیر گرفته است.
گذشتهی دور: فلوید صورتی با روابط سیاه!
از همان سال 1965 شروع کنیم که چهار نفر به اسامی: سید برت، نیک میسون، راجر واترز و ریچارد رایت ستونهای اولیه پینک فلوید را بنا کردند. بعد از انتشار اولین آلبوم در سال 1967 دیوید گیلمور به گروه پیوست تا ترکیب اعضای پینک فلوید برای مدت زمان کوتاهی و در طول انتشار آلبوم دوم پنج نفره و کاملاً استثنایی شود.
کمی قبلتر از پیوستن گیلمور، سید برت، نابغهی دیوانهی موسیقی که مسئولیت هدایت و رهبری گروه را نیز بر عهده داشت، بدلیل مصرف بیش از اندازهی مواد روانگردان و بیشتر از همه الاسدی، تبدیل به دشمن شمارهی یک پینک فلوید شده بود! در اصل علت پیوستن گیلمور هم همین بود. سید برت در کنسرتها، از ابتدا تا انتها فقط یک آکورد را میزد و یا در بعضی از اجراها اصلا چیزی نمینواخت و نمیخواند، در مصاحبهها حرفهای عجیب و نامربوط میزد، آهنگها را سر خود عوض میکرد، یادش میرفت گیتارش را سر جلسات تمرین ببرد، عصبانی که میشد تجهیزات اتاق تمرین را میشکست، در هنگام نواختن پیک گیتار از دستش میافتاد، داروی بیهوشی و اعتیادآور مندراکس را با ژل مو قاطی میکرد و به موهایش میمالید و روی استیج میرفت (که زیر حرارت پروژکتورها ذوب میشد و قیافهی او را شبیه یک شمع در حال سوختن میکرد). همین خل بازیها باعث شد که در اواسط ضبط آلبوم دوم، پینک فلوید بطور رسمی سید برت را از گروه اخراج و راجر واترز را بعنوان رهبر جدید گروه معرفی کند. برت بعد از جداییاش از پینک فلوید دو آلبوم انفرادی در سال 1970 منتشر کرد و تا قبل از مرگش دیگر کار چندان خاصی انجام نداد. برت در سن 60 سالگی، در سال 2006، بدلیل ابتلا به سرطان پانکراس درگذشت.
چندین سال گذشت تا در آستانهی انتشار یازدهمین و مشهورترین آلبوم گروه، «دیوار» The Wall، دعوای سختی بین راجر واترز و ریچارد رایت در گرفت که نتیجهاش تحمیل استعفاء از جانب واترز به رایت بود. مساله تا حدی بحرانی بود که واترز تهدید کرد اگر رایت گروه را ترک نکند، روند ساخت آلبوم دیوار را متوقف خواهد کرد.
آلبوم دوازدهم، «برش نهایی» The Final Cut، هم برای خودش ماجرایی داشت. این آلبوم تنها اثر این گروه با حضور واترز، گیلمور و میسون است. میتوان از تک جملهی معرفی این آلبوم به اصل ماجرا پی برد «مرثیهای برای رویای پس از جنگ، ساخته شده توسط راجر واترز، اجرا توسط پینک فلوید». گیلمور که هنوز موفق نشده بود چیزی برای آلبوم بنویسد از واترز خواست تا تاریخ انتشار آلبوم را کمی به تعویق بیاندازد. واترز با این موضوع مخالفت کرد و نتیجهی دعوای این دو نفر به اینجا ختم شد که واترز، نام گیلمور را به کل از لیست سازندگان آلبوم حذف کرد.
در نهایت همان ماجرایی که واترز برای رایت رقم زده بود، به سر خودش آمد و اعضای گروه در سال 1985 او را مجبور به کنارهگیری از پینک فلوید کردند. واترز شکایتی تنظیم کرد تا حق استفاده از نام پینک فلوید و آثار قبلی گروه را برای خودش محفوظ بدارد، با این وجود نتیجه آن چیزی نشد که انتظارش را داشت و در نهایت مجبور شد به توافقنامهای رضایت دهد که در مقابل بخشیدن حق و حقوق نام پینک فلوید به گیلمور و میسون، بتواند تعهدش به قرارداد با کمپانی را خاتمه دهد. پس از آن دیوید گیلمور رهبری گروه را بدست گرفت و اولین کاری که کرد دعوت از ریچارد رایت برای پیوستن مجدد به گروه بود. این چنین شد که رایت، با یک آلبوم غیبت، مجدداً به پینک فلوید پیوست.
ریچارد رایت، کیبوردیست گروه پینک فلوید، در سال 2008 و در 65 سالگی، بدلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت. با وجود آنکه رایت هیچوقت به اندازهی برت، واترز و گیلمور در ساخت آهنگها نقش نداشت، اما قسمتهای با ارزشی، مخصوصاً در آثار قدیمی پینک فلوید، را نوشته است. او وقتی پای کیبورد میایستاد معجزه میکرد و حتی در بعضی از آهنگها میخواند. آخرین باری که آواز او شنیده شد در کنسرت یادبود سید برت سال 2007، با عنوان «آخرین خندهی دیوانه» The Madcap’s Last Laugh اشاره به عنوان آلبوم انفرادی برت، «دیوانه میخندد» The Madcap’s Laugh در لندن بود. ریچارد رایت از دنیا رفت و پینک فلوید اینبار دو نفره شد.
امسال: هر آن چیزی که باقی مانده است
ماجرا از یک گاف بسیار ساده در توییتر شروع شد. پالی سمسون، همسر دیوید گیلمور، در تاریخ پنجم جولای امسال در صفحهی توییتر خود نوشت: «آلبوم پینک فلوید با عنوان رودخانهی بیپایان در ماه اکتبر منتشر خواهد شد، بر اساس تمرینات سال 1994 و وداع با ریچارد رایت، که اثریست بسیار زیبا». این توییت سر و صدای زیادی به پا کرد. ماجرا از آن چیزی که بنظر میرسید جنجالیتر بود. شاخصترین گروه موسیقی تاریخ میخواست بعد از گذشت 20 سال از آخرین آلبومش، اثر جدیدی منتشر کند. مساله جالب دیگر این بود که معلوم شد که عکسی که درگا مکبروم هادسن، بکوکال قدیمی کنسرتهای پینک فلوید، سال گذشته در صفحهی اینستاگرم خود از تمرینات مربوط به ضبط آلبوم انفرادی دیوید گیلمور، یعنی «بر روی یک جزیره» On an Island منتشر کرده بود در حقیقت بخشی از تمرینات ضبط آلبوم جدید پینک فلوید بوده است. کلمبیا رکوردز مجبور شد بعد از یک روز بطور رسمی این شبهه شایعه را تائید کند و طی بیانیهای اعلام کرد: «پینک فلوید تائید میکند که در حال تهیه آلبومی با عنوان رودخانهی بیپایان برای انتشار در ماه اکتبر 2014 است. این آلبوم با فضای امبینت و اینسترومنتال و بر پایهی تمرینات مشترک دیوید گیلمور، نیک میسون و ریچارد رایت در سالهای 1993 و 1994 هنگام ضبط آلبوم «ناقوس جدایی» The Division Bell، ساخته شده است. دیوید گیلمور، فیل مانزانرا، مارتین گلاور و اندی جکسون نیز تهیهکنندگان این آلبوم هستند. پروسه ساخت آلبوم هنوز در حال انجام است و خبرهای بیشتر در انتهای تابستان اعلام خواهد شد»
با این وجود هر روز خبرها، نقدها، پیشبینیها و نگرانیهای تازهای شنیده میشد. طرفداران پینک فلوید بیصبرانه برای پیشبینی چگونگی و ماهیت آلبوم جدید با یکدیگر رقابت میکردند و روزی نبود که مطلب جدیدی در این خصوص در جایی منتشر نشود. مساله آنقدر بر سر زبانها بود که بعد از گذشت چند هفته راجر واترز، عضو سابق گروه، در بیانیهای اعلام کرد که نزدیک به 30 سال از جداییاش از پینک فلوید میگذرد و وی کوچکترین نقشی در تهیهی آلبوم جدید این گروه ندارد. او تمام افرادی را که در خصوص این آلبوم از او سئوال میکنند و اطلاعات میخواهند را احمقهایی خطاب کرد که انگار فهمیدن این موضوع برایشان به دشواری درک به فضا فرستادن موشک است! حسن ختام خبرهای قبل از انتشار آلبوم هم این بود: گیلمور بطور رسمی اعلام کرد که این آلبوم بطور قطع آخرین اثر پینک فلوید خواهد بود و این گروه پس از آن به فعالیت خود پایان خواهد داد.
اکنون: رودخانهی بیپایان
پانزدهمین آلبوم گروه پینک فلوید و به عبارتی آخرین اثر آنها با عنوان «رودخانهی بیپایان» The Endless River در تاریخ هفتم نوامبر سال 2014، به فاصلهی بیست سال از آلبوم قبلی، ناقوس جدایی، منتشر شد. این تنها آلبوم گروه پس از مرگ ریچارد رایت و سومین آلبوم آنها بعد از جدایی راجر واترز از پینک فلوید است که آن را اثری برای وداع با ریچارد رایت نامیدهاند. آلبومی که چکیدهایست از 20 ساعت موسیقی منتشر نشدهی گروه در جلسات تمرین بین سالهای 1993 و 1994، با حضور گیلمور، میسون و رایت. در حقیقت در سال 1994 در خلال ساخت آلبوم ناقوص جدایی، چندین ساعت از موسیقی ساخته شده که قالباً در ژانر امبینت بود بدون استفاده ماند. در همان زمان اندی جکسون سر و ته آن را زد و با مرتب کردن آن مجموعهای در حدود یک ساعت را تحویل پینک فلوید داد. آنها نام «سیگار ماریجوانای بزرگ» The Big Spliff را برای آن انتخاب کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که آن را منتشر نکنند. در سال 2013 گیلمور و میسون تصمیم گرفتند با استفاده از خمیرمایهی آن مجموعهای که هرگز منتشر نشد، آلبوم جدیدی را تهیه کنند. ابتدا آنها به همراه مانزانرا و جکسون تمام آن 20 ساعت را چندین بار شنیدند، قسمتهایی از آن را انتخاب کردند، بخشهای جدیدی را به آن اضافه و قسمتهایی را دوباره ضبط کردند و با استفاده از تکنولوژی روز آلبومی ساختند که تنها بخش کوچکی از آن عیناً از سیگار ماریجوانای بزرگ قرض گرفته شده بود. این چنین شد که «آلبوم قرن 21 پینک فلوید» شکل گرفت.
رودخانهی بیپایان از چهار بخش با مجموع 18 آهنگ و به مدت زمان 53 دقیقه تشکیل شده و نسخهی ویژهی آلبوم نیز با سه آهنگ بیشتر و شش ویدئو منتشر شده است. این آلبوم توانست در انگلستان، نروژ، نیوزلند، آلمان، ایرلند و بلژیک رتبهی نخست چارت را تصاحب کند. همچین رودخانهی بیپایان موفق شد پرتعدادترین پیش فروش یک آلبوم موسیقی در دوران فعالیت سایت آمازون بشود که تا پیش از این گروه «وان دیرکشن» One Direction این مقام را در اختیار داشت.
بالاتر از کلام:
رودخانهی بیپایان یک آلبوم قالباً اینسترومنتال و ترکیبی از ژانرهای پراگرسیو راک، سایکدلیک راک و امبینت است. از مجموع 18 ترکی که میشنوید تنها دو تای آنها با کلام همراه هستند.
«هاوکینگ سخنگو» Talkin’ Hawkin چهاردهمین ترک آلبوم (هفتمین ترک از سومین بخش) آهنگیست با صدای مشهورترین فیزیکدان حال حاضر دنیا، استفن هاکینگ. حتماً میدانید که هاکینگ بدلیل ابتلا به بیماری ALS قادر به تکلم نیست و آن چیزی که میشنوید صدای دستگاهیست که با کنترل هاکینگ و بجای او سخن میگوید. در این ترک هاکینگ میگوید: «صحبت کردن پل ارتباطی بین ایدههاست، راهی برای همکاری انسانها با هم، ابزاری برای ممکن کردن غیر ممکنها. برترین دستاوردهای بشری از طریق صحبت کردن به تحقق رسیدهاند. بزرگترین آرزوهای ما در آینده، به واسطهی تکنولوژی و فرصتهای نامحدودی که در اختیار داریم به حقیقت خواهند پیوست. تنها کاری که لازم است انجام بدهیم این است که به صحبت کردن با یکدیگر ادامه بدهیم». این حرف کسی است که مدتهاست برای صحبت کردن با دیگران از روش متفاوت و بسیار سختی استفاده میکند. البته هاکینگ را قبلاً نیز در کنار پینک فلوید شنیدهایم. پیش از این از نمونهی صدای هاکینگ، که از برنامهای در شبکهی BT به امانت گرفته شده بود، در آهنگ «به صحبت ادامه بده» Keep Talking، محصول 1994 از آلبوم ناقوس جدایی، نیز استفاده شده بود.
«رساتر از واژهها» Louder Than Words آخرین ترک از آخرین آلبوم پینک فلوید، تنها آهنگ از این آلبوم است که آواز گیلمور را در خود دارد که لیریکس آن را همسر گیلمور، پلی سمسون، نوشته است. این آهنگ، بعنوان اولین سینگل از این آلبوم، عموماً با نقدهای مثبتی مواجه شد. گیلمور در مصالبهش با گاردین در خصوص این آهنگ میگوید: «ریچارد رایت از دنیا رفته است. این آخرین چیزی است که از ما میشنوید و من کاملاً مطمئنم که بعد از این دیگر چیزی نخواهد بود. پلی، همسرم، معتقد بود که میتواند لیریکس مناسبی برای آن بنویسد، چیزی که بتواند همزیستیای که داریم، یا داشتیم، را شرح دهد»
با قایق، روی ابرها:
طرح روی جلد آلبوم اثر یک جوان 19 سالهی گمنام مصری به اسم احمد عمادالدین است که توسط تیم خلاقیت پینک فلوید، هنگام گشت و گذار در سایت «بیهانس» Behance، کشف و انتخاب شده است. تا پیش از این مسئولیت طراحی روی جلد آلبومهای پینک فلوید بر عهدهی هنرمند صاحب نام، استورم تورگرسون، بود که با مرگ وی در سال 2013 شانس ثبت شدن بر روی جلد آخرین اثر پینک فلوید نصیب عمادالدین شد.
کمی بیشتر: ناگفتههای بجا مانده
گیلمور در مصاحبهاش با موجو به صراحت عنوان میکند که آلبوم جدید چندان برای موسیقی دوستان جوان جذاب نیست. او میگوید که باید نشست و کل آلبوم را یک جا گوش داد و نمیتوان آهنگها را بصورت مجزا شنید. گیلمور میگوید: «این آلبوم قابل مقایسه با آلبومهای «نیمهی پنهان ماه» The Dark Side of the Moon و یا ناقوس جدایی نیست. این اثر برای آن نسل از مخاطبینیست که میخواهند هدفون را روی گوشهای خود بگذارند و دراز بکشند و برای مدتی به موسیقی گوش بدهند. این آلبوم برای نسلی که عادت دارند آهنگها را بصورتی تکی و جداگانه از آیتیونز دانلود کنند مناسب نیست» اما بنظر میرسد تذکر گیلمور بیشتر از آن که بخواهد راهنمایی برای شنیدن آلبوم باشد، قصد دارد حاشیهای امن و توجیهی بر ماهیت وجودی آن ایجاد کند.
چند سال پیش، در مصاحبهای که با راجر واترز انجام شده بود، مصاحبه کننده معتقد بود که زوج هنری واترز / گیلمور دارای چنان قدرتی بود که واترز هیچوقت نتوانست در فعالیت انفرادیاش دوباره به آن دست یابد. پاسخ واترز نکتهی جالبی را در خود نهفته داشت: «چیزی به اسم زوج هنری واترز / گیلمور وجود نداشت! چیزی که در حقیقت رخ میداد این بود که گیلمور هر از گاهی با چند خط گیتار یا توالی آکورد به سراغم میآمد و من با آنها آهنگ میساختم» این جملهی آخر شاید اصلیترین مساله در خصوص آلبوم جدید پینک فلوید باشد. چیزهایی که میشنوید را به سختی میتوان آهنگ نامید. اینها تعدادی ایدهاند، خطوط و طرح اولیهای که نه رنگ دارند و نه فرم. انگار که مداد را برداری چند خط روی بوم بکشی و قبل از آنکه قلمو بدست بگیری و بروی سراغ نقاشی اصلی، همان را قاب کنی و به دیوار بزنی. اینها را اگر به دست راجر واترز بدهی میگوید: «چه چیز خوبی! میتوان با اینها آهنگ ساخت!» متاسفانه باید این آلبوم را مهر تائیدی بر ادعای واترز مغرور بدانیم. گیلمور هیچوقت نتوانست پینک فلوید را به چیزی فراتر از آن چیزی که بود تبدیل کند. پینک فلوید در دوران رهبری واترز در مدت زمان 15 سال 10 آلبوم منتشر کرد، و گیلمور در دوران 30 سالهی فرمانرواییاش تنها سه آلبوم. آلبومهایی که بعد از رفتن واترز منتشر شد هیچ کدام نتوانستند حتی به نزدیکی آثار قبلی برسند. حتی وقتی این دو نفر را از منظر آلبومهای انفرادیشان با یکدیگر مقایسه کنیم، متوجه میشویم که واترز همچنان یک سر و گردن از گیلمور بالاتر است. اتفاقی که در طول تاریخ افتاده این است که سید برت بزرگوار به پینک فلوید شکل داد، راجر واترز قدرتمند آن را به اوج رسانید، و دیوید گیلمور دوست داشتنی فقط آن را برای یک مدت طولانی زنده نگه داشت. دیوید گیلمور هنرمند بسیار بزرگیست، اما متاسفانه برای رهبری پینک فلوید کمی کوچک بود.
در آخر این سئوال مطرح میشود که چرا باید چنین آلبومی به این شکل به بازار بیاید. آلبومی که بنظر میرسد تنها بدلیل عذاب وجدان دیوید گیلمور، بخاطر بیتوجهیاش به ریچارد رایت هنگامی که در قید حیات بود، منتشر شده است. آلبومی که فقط یک آهنگش واقعاً شبیه آهنگ است! آن هم بیشتر مثل کارهای انفرادی گیلمور و شبیه آهنگهای آلبوم بر روی یک جزیره از آب در آمده تا آن بخواهد مانند پینک فلویدی باشد که در خاطرها مانده است. این یک آلبوم نیست! اگر باشد، برای پینک فلوید مناسب نیست! اگر مناسب باشد، بعنوان یک اثر بعد از 20 سال پذیرفته نیست! اگر حتی پذیرفته هم باشد، برای آلبوم خداحافظی با ابهتترین گروه موسیقی تاریخ قابل قبول نیست!
فقط تو خوبی و راجر واترز !
سولوهای شاهکار دیوید گیلمور رو کجای نوشته ات میزاری پس؟
دیدگاه خود را وارد کنید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.