1390/12/23

"آناتما و نگاهی به آلبوم سیستم‌های آب و هوایی"

نویسنده: بردیا برجسته نژاد

یک ماه زودتر از آن چیزی که انتظار می‌رفت آخرین آلبوم «آناتما» Anathema به دست طرفدارانش رسید. حالا آناتما بعد از یک خواب هفت ساله در سومین سال پیاپی اثر تازه‌ای را منتشر می‌کند: سه مجموعه در سه سال و این اتفاق چیز جدیدی در سابقه‌ی گروه نیست.

موسیقی آنها به شکل محسوسی سوار بر احساسات لحظه‌ای و تراوشات آنی هنر و خلاقیت اعضای گروه است. می‌توانید با یک نگاه ساده به سابقه‌ی آنها این نکته را نتیجه‌گیری کنید (پیش از این بارها در مورد سابقه‌ی آنها صحبت کرده‌ام، اما آناتما از آن گروه‌هایی‌ست که باید برای بررسی هر آلبوم جدیدش یک بار دیگر، از یک زاویه‌ی تازه، آثار قدیمی‌اش را بررسی کرد) شروع فعالیت آنها در سال 1990 با اولین دمو همراه شد با دومین دموی گروه در سال 1991، پس از آن اولین مینی‌آلبوم‌شان (EP) با نام «تاج افتاده» The Crestfallen در سال 1992 و بعد اولین آلبوم‌شان «نواهای عاشقانه» Serenades در سال 1993. این یعنی چهار سال پیاپی همراه با ایده‌ی ابتدایی شکل‌گیری گروه، موسیی خشن و وکال هارش دووم متال، که با یک سال وقفه در دو آلبوم بعدی، یعنی «معمای خاموش» The Silent Enigma در 1995 و «ابدیت» Eternity در 1996 تکرار شد. سال 1997 تبدیل شد به اولین تغییر حیرت‌انگیز آناتما که پنج سال پیاپی آناتما را چنان بالا برد که تبدیل شد به یکی از دوست‌داشتنی‌ترین گروه‌های غم‌انگیز دنیا. رویه‌ای که با «جایگزین4» Alternative4 در 1998 آغاز و بعد از انتشار شش مجموعه در 2003 با «یک بلای طبیعی» A Natural Disaster به پایان رسید، و همین آغازی شد برای یک خواب هفت ساله که فقط در آن میان گروه خمیازه‌ای به نام «واپس‌نگری» Hindsight کشید و خودش را آماده کرد برای تغییر بزرگ بعدی.

آناتما Anathema

آناتما بعد از سالها سکوت با «ما اینجاییم چون اینجاییم» We’re Here Because We’re Here برگشت و تمام طرفدارانش را غافلگیر کرد (در مجله‌ی رونا نقد مفصلی بر این آلبوم نوشته‌ام) . چیزی که بنظر می‌رسید تحولی عظیم در نگرش آنها به زندگی و خارج شدن از فضای تاریک و افسرده‌ی گذشته باشد. اولین اتفاقی که بعد از این تغییر رخ داد انصراف لس اسمیت از ادامه همکاری با آناتما بود. اسمیت که یکبار در آلبوم ابدیت پشت کیبورد نشسته بود، بعد از جدایی از «کردل آو فیلث» Cradle of Filth به عنوان یک عضو ثابت به آناتما پیوست. پس از انتشار این آلبوم اسمیت گروه را بعد از 11 سال همکاری ترک و تفاوت در سلیقه‌ها را بعنوان دلیل اصلی جدایی‌اش عنوان کرد. تغییر سبک آناتما قبلاً هم قربانی داشته، اتفاقی که نظیرش بعد از انتشار جایگزین4 افتاد و باعث جدایی دانکن پترسون از آناتما شده بود.

انتشار «سقوط عمیق‌تر» Falling Deeper در سال گذشته حرفهای پنهان فراوانی داشت. گروهی که یک بار در مجموعه‌ی واپس‌نگری دوران دوم فعالیتش را آرام و بی سر و صدا، با تنظیم آکوستیک و جدید، منتشر کرده بود حالا در میانه‌ی دوران سوم حیاتش سری به دوران اول زندگی‌اش زده، آهنگهای خشن و عصبانی آن را با تنظیم مهربان و ملایم همراه کرده، آنک ون گیرزبرگن را بعنوان چاشنی در کنارش گذاشته و با کلی سر و صدا و تبلیغ منتشرش کرده بود. اینجاست که جوانه‌های شک و تردید و بدبینی نسبت به رویکرد تازه‌ی گروه در ذهن طرفداران قدیمی‌اش شکل گرفت. تردیدی که حالا نهمین آلبوم آنها، «سیستم‌های آب و هوایی» Weather Systems به آن بیشتر دامن می زند.

آناتما Anathema

آناتما آلبوم جدیدش را اینگونه معرفی می‌کند: «چیزی که به درد مهمانی‌ها نمی‌خورد. این موسیقی ساخته شده تا به درون مخاطب نفوذ کند» هنوز آلبوم را گوش نداده یک چیز توجه را جلب می‌کند، آن هم اولین همکاری آناتما با تهیه‌کننده‌ای به نام کریستر آندره سدربرگ است. یعنی آناتما بعد از همکاری در آلبوم قبلی با استیون ویلسون به عنوان میکسر، در جدیدترین اثرش سدربرگ را بعنوان میکسر و تهیه‌کننده انتخاب کرده است. سدربرگ یک هنرمند نه چندان موفق نروژی‌ست که سابقه‌ی عضویت در «اینمال آلفا» Animal Alpha (گروهی که بعد از انتشار دو آلبوم منحل شد) را بعنوان گیتاریست و ریکوردر و «این د وودز» In the Woods (که بعد از هشت سال فعالیت تعطیل شد) را بعنوان گیتاریست دارد. او در نقش میکسر و ریکوردر با هنرمندانی نظیر ماریا منا و نیو امپایر (که هر دو از هنرمندان مشهور در نروژ و البته ژانر پاپ راک هستند) نیز همکاری داشته و تقریباً می‌توان گفت حضور در آلبوم جدید آناتما بزرگترین اتفاق هنری او تا به امروز است. اما بعد از شنیدن آهنگها متوجه خواهید شد که سدربرگ سربلند بیرون آمده و اثر تمیز و قابل قبولی را ارائه کرده است.

آلبوم با قسمت اول آهنگ «غیر قابل لمس» Untouchable آغاز می‌شود. نوای گیتار آکوستیک که با فینگرتیپ نواخته شده شما را دعوت می‌کند به شنیدن آهنگی زیبا و دوست‌داشتنی که هر چه جلوتر می‌رود سازهای مختلف روی همان گیتار آکوستیک می‌نشینند و نهایتاً شما را هدایت می‌کنند به قسمت دوم آهنگ در ترک بعدی و دوئت وینسنت کاوانا و لی داگلاس. جالب است که صدای وینسنت با همیشه فرق دارد. او سعی کرده حزن و اندوه صدایش را تبدیل به اقتداری واضح و روشن کند که نمود آن را در ابتدای قسمت دوم غیر قابل لمس به وضوح می‌شنوید. آهنگ سوم و چهارم را باید در امتداد هم و بدون وقفه گوش داد. «آهنگ آذرخش» Lightning Song اوج مثبت‌اندیشی ناگهانی و عجیب و غریب آناتما، بعد از این همه سال درد و رنج و بدبختی‌ست! آنجا که لی داگلاس می‌خواند «این جهان می‌تواند زیبا باشد، می‌تواند فوق‌العاده باشد،‌ دنیای تو می‌تواند همان چیزی باشد که آرزو می‌کنی، اگر فقط بتوانی فکرت را باز کنی و ببینی»

آهنگ «آغاز و پایان» The Beginning and the End نشان می‌دهد که آناتما دیگر تبدیل به استاد ساخت یک بنا از پایه و رساندنش به اوج شده است. ساده شروع می‌کند، روی همان آکورد دانه دانه سازها را می‌چیند، بالا می‌آید، به اوج می‌رسد، و در آخر آرام کنار می‌رود و غیب می‌شود. همان اتفاقی که تقریباً برای اولین بار در آلبوم یک بلای طبیعیبا آهنگ «نزدیکتر» Vloser افتاد (اتفاقی که عموماً در گروه‌هایی با زیر بنای موسیقی پراگرسیو کم رخ می‌دهد و شما بارها با تغییر آکورد و ریتم و تمپوی آهنگ مواجه هستید). همین اتفاق در «کودک گمشده» Lost Child و «روشنایی خورشید» Sunlight هم می‌افتد. «طوفان قبل از آرامش» The Storm Befire the Calm آهنگ عجیبی‌ست که ابتدای آن بیشتر شما را به یاد آثار گروه «پیور ریزن روولوشن» Pure Reason Revolution می‌اندازد. اسم آهنگ کاملاً برازنده‌ی آن است. شما با یک طوفان در پنج دقیقه اول طرف هستید که ناگهان تمام می‌شود! یعنی بنظر می‌رسد که هم آهنگ تمام می‌شود و هم طوفان، اما بعد از یک مکث تک ثانیه‌ای، نیمه‌ی آرام آن شروع می‌شود و همین نیمه‌ی دوم یکی از زیباترین قسمتهای این آلبوم را رقم می‌زند. آخرین آهنگ، «مناظر داخلی» Internal Landscapes، حال و هوای روحانی دارد. ابتدا دو دقیقه صحبت‌های مردی را می‌شنوید که تجربه‌ی مردن و دوباره به زندگی بازگشتنش را تعریف می‌کند. سپس آهنگ با صدای لی داگلاس شروع و با صدای وینسنت کاوانا همراه می‌شود. صدای هر دو همراه با ریورب است و همین حال و هوای حاکم بر آهنگ را تشدید می‌کند. آلبوم تمام می‌شود و چیزی در درون‌تان می‌گوید که «دوباره!» و احتمالاً از ابتدا شروع به شنیدن آلبوم می‌کنید.

آناتما Anathema

آلبوم در یک کلام خوب است، حتی بیشتر، این یک آلبوم عالی و فوق‌العاده است. چیزی که حالا آنقدر از گذشته‌ی آناتما فاصله گرفته که لازم می‌شود تعریف جدیدی از گروه را در ذهن‌تان بسازید. تردیدی که در بالا به آن اشاره کردم هم به همین موضوع اشاره می‌کند. آیا می‌توان تمام تغییر آناتما را به حساب تحول در نگرش‌شان به زندگی گذاشت، یا همان اتفاقی که متالیکا و بان جووی را به نابودی کشاند گریبان‌گیر آناتما شده است؟ شهرت و پول! آناتما ادعا می‌کند که این آلبوم مخاطبین خاص خود را دارد و به درد شنیدن در هر زمان و مکانی نمی‌خورد. اما کاملاً برعکس، این آلبوم قابل هضم‌ترین اثر آنها تا به امروز است. شاید هر کسی نتواند آن حس و حال حاکم بر آهنگ‌ها را درک کند، اما قاعدتاً می‌تواند ارتباط نزدیکی با آهنگ‌های آن برقرار کند، و این یک اصل است که در همه جای دنیا عام‌پسند شدن یک گروه خاص، خاص پسندها را عصبانی می‌کند. آناتما حالا دیگر بعد از مدتها تبدیل به یک گروه پنج نفره متشکل از دو خانواده شده: سه عضو از خانواده‌ی کاوانا و دو عضو از خانواده‌ی داگلاس. حالا دیگر راحت‌تر افکار و سلایق و هدف‌هاشان همسو می‌شود و اینطور که بنظر می‌رسد یکی از این اهداف‌شان گسترش شهرت و محبوبیت در میان مخاطبین نه چندان خاص است.

با این وجود مطمئن باشید که معتاد آهنگ‌ها خواهید شد. این یکی از زیباترین آلبوم‌هایی‌ست که امسال می‌شنوید. همه چیز آنقدر تر و تمیز و حساب شده است که دیگر از فوران احساس وینسنت و دنی در آهنگها و افسارگسیختکی و عدم انسجام آثار قبلی‌شان خبری نیست. این از آن آلبوم‌هاست که می‌توانید روزی چند بار گوش‌هاتان را به آن بسپارید و از شنیدنش، بدون آنکه به اهداف آناتما فکر کنید، لذت ببرید.

1 دیدگاه

M
Mani
۱۴۰۱/۰۲/۱۰ ۱۴:۰۷:۲۸
بعد از گذشت این همه سال اناتما اثار بیشتر و بهتری داد و به پایانش رسید و درگیر شهرت و پول هم نشد :}}
پ
پادکست آلبوم
۱۴۰۱/۰۴/۰۸ ۱۶:۰۴:۱۱
این بیشتر برمیگرده به ضعف کمپانی طرف قراردادشون. وگرنه مصاحبه هاشون نشون میده که بدشون نمیومد میتونستن بیشتر از اینا معروف باشن. متاسفانه که کرونا امون نداد ببینیم چطوری ادامه میدن.

دیدگاه خود را وارد کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پست‌های مرتبط

Post
استیون ویلسون و کنسرت استانبول
1395/02/25

دختر چهره‌ی معصوم و لبخند زیبایی داشت. پوستش تیره بود، موهای فرفری‌ بلندش را می‌کشید تا پشت سرش و با یک کش ساده می‌بست. تمام اینها اما غم و درد او را پنهان نمی‌کرد. مادرش را وقتی فقط 11 سال داشت از دست داده بود. 16 سال داشت که مدرسه را ترک و کار را آغاز کرد. چندین شغل عوض کرد تا اینکه شرایط به شکلی رقم خورد که در 36 سالگی، یعنی سال 2001، پدر و چهار خواهر بزرگترش را ترک کرد و به یکی از انجمن‌های مبارزه با خشونت پناه برد.

Post
استیون ویلسون و بررسی آلبوم چهار و نیم
1394/03/11

تا به امروز و در طی این ده سال آنقدر از «استیون ویلسون» Steven Wilson نوشته‌ام که هم خواندنش در مقدمه‌ی این پست برای شما خسته کننده است و هم نوشتنش برای من تکراری. استیون ویلسون، ستاره‌ی بی‌بدیل آسمان موسیقی پراگرسیو راک حال حاضر دنیا، هنرمند 48 ساله‌ی انگلیسی، مغز متفکر گروه‌ها و پروژه‌های مختلف است.

Post
پینک فلوید و نگاهی به آلبوم رودخانه‌ی بی‌پایان‌
1393/08/28

پینک فلوید، پرآوازه‌ترین و یکی از تاثیرگذارترین گروه‌های تاریخ موسیقی راک است. برای همین شاید صحبت از سابقه‌ی آنها، هنرشان و مسیری را که طی کرده‌اند تا به اینجا رسیده‌اند ضرورتی نداشته باشد. شاید بهتر باشد بجای مقدمه چینی‌های معمول قبل از آنکه بخواهیم به انتشار جدیدترین آلبوم گروه انگلیسی پینک فلوید بپردازیم، کمی در مورد تاریخچه‌ی اعضای تشکیل دهنده‌ی آن و روابطشان حرف بزنیم.

Post
الن پارسونز پراجکت و معرفی آلبوم دفاع سیسیلی
1393/01/21

می‌خواهم برای‌تان داستان جالبی از انتشار یک آلبوم را تعریف کنم! گروه «الن پارسونز پراجکت»The Alan Parsons Project یکی از آن پروژه‌های تکرارنشدنی موسیقی در ژانر آرت راک و پراگرسیو است. این گروه با مرکزیت دو اعجوبه به نامهای الن پارسونز و اریک ولفسان فعالیت خود را در سال 1975 آغاز کرد و با کمک و همکاری بیش از 30 هنرمند مطرح آن زمان توانست تبدیل به یکی از موفق‌ترین پروژه‌های دهه هفتاد و هشتاد انگلستان شود.

Post
آر پی دبلیو ال و انتشار لایو آلبوم یک نمایش فراتر از انسان و زمان
1392/08/19

در سال 1997 چهار موزیسین گرد هم آمدند، حرف اول اسم‌شان را کنار هم گذاشتند و گروهی را پایه‌گذاری کردند که در ابتدا قصدشان کاور کردن آهنگ‌های پینک فلوید بود، اما امروز یکی از بهترین گروه‌های پراگرسیو راک آلمان به حساب می‌آیند.

Post
دوین تاونسند و انتشار لایو آلبوم سیرک شبکیه
1392/08/19

دیوانه‌ای به اسم «دوین تاونسند» Devin Townsend که یک هنرمند صاحب‌نام کانادایی‌ست، تصمیم گرفت در سال 2012 و در شهر لندن، 20 سال فعالیت هنری خود را در قالب یک اجرای یک شبه به روی صحنه ببرد.

Post
لانگ دیستنس کالینگ و انتشار آلبوم طغیان درون
1391/12/16

در این چند سال پست راک به دلیل برخی ویژگی‌ها به شدت مورد توجه موزیسین‌های جدید قرار گرفته است و به طبع آن از در و دیوار گروه‌های پست راک بر روی زمین پهناور موسیقی می‌ریزند؛ طوری که دیگر نمی‌توان گفت مثل قارچ گروه پست راک می‌روید، بلکه باید گفت قارچ‌ها مانند گروه‌های پست راک سبز می‌شوند!

Post
ریورساید و نگاهی به آلبوم زیارتگاه بردگان نسل نو
1391/11/08

یک تیم آشپزی لهستانی را تجسم کنید که تازه‌ترین مواد اولیه‌ی موسیقی پراگرسیو راک را از گروه پورکوپاین تری گرفته، کمی چاشنی خشم گروه اوپت به آن اضافه کرده، آنها را در آشپزخانه‌ی حال و هوای گروه تول، روی اجاق‌گاز سازبندی گروه دریم تیتر طبخ کرده و در نهایت آن را برای‌تان با نوشیدنی قدیمی و اصیل گروه پینک فلوید سرو کرده است.

Post
استیون ویلسون و نگاهی به آلبوم زاغکی که از خواندن سر باز زد
1391/11/03

آنقدر از استیون ویلسون گفته‌ام که هر حرف جدیدی یکی از همان حرفهای قدیمی‌ست. مرد همه فن حریف دنیای موسیقی، در 46 سالگی و در آستانه‌ی 30 ساله شدن دوران فعالیت هنری‌اش، آنقدر تجربه‌های گوناگون در کارنامه‌ موسیقی خود دارد که نه تنها می‌توان از او به عنوان یک جریان‌ساز نام برد، بلکه حالا او خودش تبدیل به یک جریان شده است.

Post
آرکایو و نگاهی به آلبوم با ما تا وقتیکه بمیری
1391/06/02

بالاخره جدیدترین ساخته‌ی «آرکایو» Archive با عنوان «با ما تا وقتیکه بمیری» With Us Until You’re Dead چند روز زودتر از زمان انتشار رسمی در فضای اینترنت پخش شد. آرکایو را می‌توان یکی از بی‌ثبات‌ترین گروه‌های موسیقی از لحاظ ژانر دانست.

Post
راش و نگاهی به آلبوم فرشته‌های کوکی
1391/03/16

اگر بگوییم گروه کانادایی «راش» Rush یکی از هیولاهای تاریخ موسیقی راک و متال است، بیراه نگفته‌ایم. سابقه‌ی 40 ساله‌ی این گروه و برگزاری تورهای عظیم و خلاقانه‌شان باعث شده که هر سه عضو اصلی گروه و ترکیبشان در قالب راش بدل به یکی از تاثیرگذارترین‌های تاریخ موسیقی راک و متال بشوند.

Post
قطارها، دخترکان و قاتلین، نوشته‌ای بر کنسرت استیون ویلسون در بروکسل
1391/02/30

درون مکعب بتنی آکوستیک سالن AB بروکسل و در حضور مردمانی که منتظر آغاز کنسرت در گوشه و کنار آواره‌اند و دستگاه‌های مخوف پخش غول‌آسا و حتی آویزان از سقف، پرده‌ی نمایش بسیار نازکی از سقف آویزان است که بین صحنه و تماشاگران را مرز انداخته، تا بر آن تصویر پخش کنند.

Post
شاعرانه‌ی عقیم گیلاس‌ها، نوشته‌ای بر کنسرت آناتما در بلژیک
1391/02/28

قبل از آنکه کسی به محل برگزاری کنسرت بیاید، من آنجا بودم. روبرویم و در محوطه یک جفت درخت گیلاس تازه گل‌داده‌ای بود که به بهانه‌ی باد، تن تراشیده‌ی خرامیده‌اش را اغواگری می‌کرد. عبای کلمات فارسی به خود پیچیده، درخت را می‌نوشتم. همان درخت که ناگهان دنی کاوانا پیدایش شد و بازیگوشانه سوژه‌ی عکاسی‌اش‌ کرد.

Post
فلایینگ کالرز و انتشار اولین آلبوم‌شان
1391/02/16

مایک پورتنوی یکی از خارق‌العاده‌ترین درامرهای حال حاضر دنیاست. او به مدت 25 سال یکی از اعضای اصلی گروه «دریم تیتر» Dream Theater بود و جدا از درامز، در کنار جان پتروچی شش آلبوم این گروه را تهیه کرد و لیریکس هم برای آنها نوشت.

Post
بهترین آلبوم‌های موسیقی به انتخاب وبلاگ آلبوم
1391/02/05

هر وبسایت، وبلاگ یا نشریه‌ای که در مورد موسیقی مطلب می‌نویسد برای خودش فهرستی از بهترین‌های تاریخ موسیقی دارد. فهرست زیر 10 آلبوم برتر تمام دوران زندگی من است که با هر کدام و تک تک آهنگ‌هاشان صدها بار زندگی را دوباره تجربه کرده‌ام. این را هم بگویم که هیچ ترتیب و تقدم و تاخری در این فهرست بین آلبوم‌ها وجود ندارد.

Post
او اس آی و نگاهی به آلبوم رعد آتش‌افروز
1391/01/09

گروه آمریکایی «او اس آی» OSI از آن دست گروه‌هایی‌ست که نمی‌توان آن را زیاد جدی گرفت! اعضای گروه هر کدام بیشتر از آن چیزی که برای OSI وقت بگذراند، درگیر پروژه‌های شخصی و فعالیت‌های جنبی خودشان هستند.

Post
استیون ویلسون و نگاهی به آلبوم رحمت برای غرق شدن
1390/07/02

باور کنید که «استیون ویلسون» Steven Wilson یک ومپایر است! مگر می‌شود که چنین مهارت و تجربه‌ای در یک آدم 43 ساله بگنجد؟ و البته این را هم بگویم که اگر جایی شنیدید هر روز زندگی ویلسون 48 ساعت دارد تعجب نکنید! او یک شاهکار در موسیقی پراگرسیو راک دارد به اسم پورکوپاین تری و در کنارش همزمان چهار پروژه‎‌ی دیگر را در کنار فعالیت انفرادی‌اش پیش می‌برد.

Post
اوپت و نگاهی به آلبوم میراث
1390/06/15

احتمالا شما هم با من هم عقیده باشید که «اوپت» Opeth یکی از نوابغ موسیقی پراگرسیو راک حال حاضر دنیاست. این گروه سوئدی که در سال 1990 توسط مایکل اکرفلت تاسیس شد با اولین آلبومش، «ارکید» Orchid در سال 1995 با قدرت و اقتدار تمام وارد دنیای بی‌ربط موسیقی بلک متال و دث متال شد، بطوریکه تحسین منتقدین را به شدت بر انگیخت.

Post
آناتما و انتشار مجموعه‌ی سقوط عمیق‌تر
1390/06/11

فقط یک سال از انتشار آلبوم جنجالی «اینجا هستیم چون اینجا هستیم» We’re Here Because We’re Here گذشته است که «آناتما» Anathema برای بار دیگر طرفداران خود را غافلگیر می‌کند.

Post
لونتیک سول و انتشار آلبوم لونتیک سول 2
1389/08/04

ماریوس دودا، یکه و تنها، بعنوان پرچمدار شاخه‌ای از موسیقی پراگرسیو راک اروپایی شناخته می‌شود و بواسطه نوع ترانه‌ها، ملودی‌ها، استفاده از سازها و نوع و شیوه‌ی خوانندگی، موفق شده شهرت فراوانی در موسیقی راک و متال بدست بیاورد.

در حال بارگزاری..