
- تاریخ: 1391/02/05
- 0 دیدگاه
- برچسبها: متالیکا , آناتما , نیروانا , آلیس این چینز , گانز ان رزز , او اس آی , آرکایو , بلکفیلد , پورکوپاین تری , شده , metallica , nirvana , alice in chains , guns n roses , archive , osi , blackfiled , porcupine tree , sade , anathema ,
"بهترین آلبومهای موسیقی به انتخاب وبلاگ آلبوم"
نویسنده: بردیا برجسته نژاد
هر وبسایت، وبلاگ یا نشریهای که در مورد موسیقی مطلب مینویسد برای خودش فهرستی از بهترینهای تاریخ موسیقی دارد. فهرست زیر 10 آلبوم برتر تمام دوران زندگی من است که با هر کدام و تک تک آهنگهاشان صدها بار زندگی را دوباره تجربه کردهام. این را هم بگویم که هیچ ترتیب و تقدم و تاخری در این فهرست بین آلبومها وجود ندارد.
آلبوم داوری از آناتما
اینکه چه اتفاقی ممکن است در ذهن و روح و روان یک نفر یا یک گروه موسیقی رخ دهد تا حاصلش چنین آلبوم غمگین و دردناکی شود را فقط خود خانوادهی کاوانا میدانند. «داوری» Judgement پنجمین آلبوم گروهی انگلیسیست که در هیچ جای دیگر دنیا به اندازه ایران نتوانسته دلها را مجذوب خود و موسیقیاش کند. «آناتما» Anathema بعد از تغییر سبک از دووم متال به سایکدلیک و پراگرسیو راک اثری را خلق کرده که تبدیل شد به طوفانی که به درونمان نفوذ کرد و تمام دردهای داشته یا نداشته و غمهای مانده یا فراموش شدهمان را بیرون کشید و پخش کرد توی هوایی که تنفس میکردیم. یادم میآید این آلبوم به قدری در جلا دادن غم موفق بود که توانست سالها پیش یکی از سفرهای هیجانانگیز ما را تبدیل به یک مجلس عزاداری کند! همان موقع دسته جمعی تصمیم گرفتیم تا زمانی که لازم نشده سراغ این آلبوم و آهنگهایش نرویم! این آلبوم از آن آثاریست که به راحتی به یکی از شاخصترین آلبومهای زندگیتان تبدیل میشود: یا از آن متنفرید و یا دیوانهوار دوستش دارید.
آلبوم بیخیال از نیروانا
این عجیب نیست که مشهورترین گروه گرانج تاریخ موسیقی تنها سه آلبوم استودیویی دارد؟ دومین آلبوم «نیروانا» Nirvana به اسم «بیخیال» Nevermind، تبدیل به اثری دستنیافتنی در این ژانر شد و توانست با فروش بیش از 30 میلیون نسخه در دنیا، برای اولین بار ژانر گرانج و آلترناتیو را تبدیل به یک موسیقی مردمی کند. این آلبوم بعدها تبدیل به یک کلاس آموزشی برای تمام گروههایی شد که تاثیر گرفته از موسیقی نیروانا بودند و توانست بعنوان یک اثر شاخص و منحصر بفرد و برخواسته از سیاتل همچنان بر سر زبانها و در میوزیک پلیرها باقی بماند. یادم میآید وقتی اولین سینگل از این آلبوم «بوی روح جوانی میدهد» Smells Like Teen Spirit، برای اولین بار از چنل وی پخش شد، فردا تمامی ما در مدرسه از دیوانگی این آهنگ و کرت کوبین صحبت میکردیم و نظافتچی مدرسه تا مدتها مجبور بود عنوان نیروانا را از روی در و دیوار مدرسه پاک کند!
عروسکگردان از متالیکا
«متالیکا» Metallica در دهه 80 باورنکردنی و غیر قابل پیشبینی بود. موسیقی ترش متال آنها در کنار گروههایی نظیر انترکس، اسلیر و مگادث، توانست پروندهی جدیدی را در ژانر موسیقی متال باز کند. «عروسکگردان» Master of Puppets بیشک شگفتانگیزترین آلبوم آنهاست که هرگز در موسیقی متال تکرار نخواهد شد. این آخرین حضور کلیف برتون، بیسیست فقید گروه که در خلال برگزاری تور این آلبوم در یک تصادف رانندگی کشته شد، در متالیکاست. این آلبوم توانست در همان ابتدا به فروش 500 هزار نسخه برسد و این در حالی بود که هیچ کدام از آهنگهای آن نه از رادیو و نه بصورت ویدئو پخش نشده بودند. یادم میآید برای یکی از بچههای کلاس کاست اوریجینال این آلبوم را سوغاتی آورده بودند که لیریکس آهنگها در دفترچهاش نوشته شده بود. آن زمان فتوکپیها از کپی کردن چنین چیزهایی میترسیدند. زنگهای تفریح یک نفر میرفت پای تخته و متن را بلند میخواند و رو تخته مینوشت، ما هم از آن رونویسی میکردیم!
خون از او اس آی
دو جانور را در کنار هم تصور کنید. نه! این دو جانور را در کنار هم تصور نکنید! جیم متئوس و کوین مور هر کدام در یک جای کره زمین مشغول زندگی خودشان هستند. اما وقتی تصمیم میگیرند اثر مشترکی را تحت عنوان «او اس آی» OSI خلق کنند، نتیجه تبدیل به جادویی میشود که میتواند شما را میان زمین و هوا معلق نگه دارد. سومین آلبوم آنها با عنوان «خون» Blood اما نقطهی عطف این گروه و نقطهی عطف موسیقی است. این دو نفر مثل همیشه از راه دور آهنگها را به کمک هم میسازند، گوین هریسون از پورکوپاین تری مسئول درامز میشود، مایکل آکرفلد از اوپت و تیم بوئنس از نو-من میآیند در ترانه سرایی و اجرا کمک میکنند و حاصل میشود آلبومی با عنوان خون که شما برای تمام عمر، مانند یک خونآشام، به نوشیدنش نیاز خواهید داشت! اینجا با دو آشپزی طرف هستیم که غذاشان نه شور است و نه بینمک، این بهترین خوراکیست که در تمام عمرتان بلعیدهاید. در فهرست بهترین آلبومهای سال 2009 این آلبوم را به عنوان بهترین آلبوم سال معرفی کرده بودم. در نتیجه این جدیدترین آلبومیست که در لیستم قرار دارد.
آلبوم از توهمت استفاده کن از گانز ان رزز
اوایل دهه 90 بود که گروه «گانز ان رزز» Guns N’ Roses بر قلهی موسیقی راک فرمانروایی میکرد. اکسل رز و اسلش، دو چهرهی شاخص این گروه، به اندازهای اسطوره بودند که هیچ راک استاری نمیتوانست در آن زمان با آنها رقابت کند. سومین و چهارمین آلبوم آنها با عنوان «از توهمت استفاده کن 1 و 2» Use Your Illusion I & II در سال 91 درست در یک روز منتشر شدند. یعنی شما در اصل با یک آلبوم به همراه دو سیدی طرف هستید که در قالب دو آلبوم جداگانه، اما در یک روز، به بازار آمادهاند. یک سال بعد از این انتشار، یعنی حدود 20 سال پیش، من با دیدن اجرای زندهی آهنگ «کوبیدن به در بهشت» Knockin, on Heaven’s Door (که کاوری از آهنگ مشهور باب دیلن بود) با این گروه آشنا شدم. موج جمعیت، شلوار کوتاه سفید رنگ اکسل رز و دستمال قرمزی که به سرش بسته بود، کلاه اسلش و موهایی که صورتش را پوشانده بود، چنان تصویری از این گروه در ذهنم ساخت که تا چند سال بعد در زمانهای بیکاری کاغذ بر میداشتم و با نشان آنها (یک جمجمه که گل رز به دندان گرفته و از پشتت دو تپانچه رد شده است) طرحهای مختلف میکشیدم. اکثر بهترینهای این گروه، این ژانر و این موسیقی را میتوان در این دو آلبوم پیدا کرد. این دو آلبوم، هم این گروه را جاودانه کردند و هم خود جاودانه شدند.
آلبوم بلکفیلد از بلکفیلد
«بلکفیلد» Blackfield پروژهی مشترک استیون ویلسون انگلیسی و اویو گفن اسرائیلی، نقطهی عطف موسیقی آرت راک است. گفن اصولاً آثارش را به زبان عبری و در ژانر پاپ راک منتشر میکند و ویلسون هم به اندازه کافی با گروه پورکوپاین تری مشهور و شناخته شده است. این دو نفر در اولین آلبوم مشترکشان چنان اثری را خلق کردهاند که میتواند در ژانر خودش حتی از آناتما، در تزریق غم و غصه، پیشی بگیرد. اولین بار که این آلبوم را شنیدم از آن لحظاتیست که برای همیشه در خاطرم میماند. شب و تاریک بود که دور زمین فوتبال ورزشگاه کشوری میدویدم. خسته و عرق کرده، رفتم درست وسط زمین چمن و در آن تاریکی دراز کشیدم روی زمین و خیره شدم به آسمان. آواز ویلسون در «حالا ابریست» Cloudy Now همراه شد با ابری شدن هوا و زمانی که آهنگ در انتها به اوج خود میرسد و باران شروع کرد به باریدن. من چنان مست این آلبوم بودم که نه هوای ابری برایم مهم بود و نه باران. کمتر پیش میآید که آدم چنین لحظهی کاملاً تصادفیای را تجربه کند. این آلبوم برای مدتی طولانی یکی از روزمرگیهای من بود.
آلبوم نورها از آرکایو
«آرکایو» Archive لعنتیست! انگار که یک طلسم باشد تا شما را برای همیشه نفرین کند، تا برای همیشه بردهاش باقی بمانید. موسیقی آنها مخدر است. جذبش که شدی، نه تنها نمیتوانی ترکش کنی، بلکه دور بودن از آن هم برایت با درد همراه است. «نورها» Lights، پنجمین آلبوم آنها، یک جنبش، یک پدیده، یک هدیه، یک دنیا و یک معجزه است! فقط همان آهنگ نورها کافیست که هوش از سرتان ببرد و شما را با زوایای پنهان موسیقی آلترناتیو و الکترونیک و پراگرسیو آشنا کند. این آلبوم میتواند نمونهای واقعی از یک اثر ویژوال باشد. اثری که تک تک آهنگهایش میتواند تداعیکنندهی تصاویر و مناظری باشد که برایتان گم و ناشناخته است. یکی از تفریحات موسیقیایی من شنیدن آهنگ نورها و ساختن یک ویدئوی جدید در ذهنم برای آن است. احتمالاً اگر امکانات و توان فنیاش بود تا به حال دهها ویدئو فقط از ساختههای من را برای این آهنگ میدیدید، و هزاران ویدئو از ساختههای دیگران.
آلبوم غیابی از پورکوپاین تری
به نظر من واژهی پورکوپاین تری را میتوان را بجای تعریف پراگرسیو راک بکار برد! موسیقی این گروه یک اصالت ویژه و خاصی دارد که انگار فارغ از زمان و مکان، وجودتان را تسخیر کرده و شما را شیفتهی خود ساخته است. «غیابی» In Absentia هفتمین آلبوم این گروه و اولین اثرشان است که شنیدهام. سال 2002 که آلبوم منتشر شد در لیست پرفروشترینهای آمازون چشمم افتاد به کاور ترسناک آن، اثری از گروهی که نمیشناختم. من را تصور کنید که نمیدانم قرار است با چه چیزی روبرو شوم و «سیاهترین چشمان» Blackest Eyes اولین آهنگیست که میشنوم. این آهنگ همراه می شود با «قطارها» Trains و بعد «لبهای خاکستر» Lips of Ashes. این یک ضیافت از موسیقیست! این یک دنیای جدید از صداست! دو ماه بعد، اگر کسی از من میپرسید بهترین گروهت چیست، نه مثل چندین سال قبل میگفتم متالیکا، و نه مثل چندین ماه قبل جوابم آناتما بود. میگفتم پورکوپاین تری و حالا که 10 سال گذشته هنوز جوابم همین است. این آلبوم دریچهی شناخت من با بهترین گروه زندگیم بود.
آلبوم صخرهی عشاق از شده
از خیلی قدیم «شَدِه» Sade را میشناختم و برایم فقط یک خواننده خوب و معمولی در ژانر اسموت جز به شمار میرفت. اما سال 2000 و انتشار آلبوم «صخرهی عشاق» Lovers Rock به فاصلهی هشت سال از آلبوم قبلی و 10 سال از آلبوم بعدی، به قدری برایم ارزشمند و دوستداشتنی بود که از همان موقع او را «بانو شَدِه» خطاب میکنم! لازم نیست که حتماً عاشق باشید، این آلبوم مطمئناً شما را عاشق میکند. صدای شده مسحورکننده و آرامشبخش است. لیریکس لطیف و عاشقانه روی یک موسیقی لطیف و عاشقانه در کنار صدای لطیف و عاشقانهی شده ترکیبی را ساخته که نمیتوان چیز دیگری به جز لطیف و عاشقانه به آن گفت. این بهترین آلبومیست که تا به امروز از یک زن هنرمند در این محدوده ژانر شنیدهام.
آلبوم فیس لیفت از آلیس این چینز
پیشتر از اوایل دهه 90 صحبت کردهام. از زمانی که دلم میخواست در سیاتل زندگی میکردم! تصور کنید که دهه نود با نیروانا و پرل جم و «آلیس این چینز» Alice in Chains و خلق ژانر تازهای از گرانج در سیاتل آغاز شد. «فیس لیفت» Facelift، اولین آلبوم آلیس این چینز، پر از بدعت و خلاقیتهای استثناییست. از فریاد استیلی گرفته تا سولوهای کانترل و از لیریکس تا ملودی. این موسیقی آن زمان برای منی که موسیقی متال دهه 80 در زندگیم جریان داشت، به اندازهای تازه و عجیب و در عین حال دوستداشتنی بود که سلیقهام را به شکل غیر قابل انتظاری تغییر داد: آلبومهای فیس لیفت از آلیس این چینز، 10 از پرل جم و نورمایند از نیروانا. به نظرم آمد که از بین 10 و فیس لیفت یکی در این فهرست باشد کافیست. اما آن را هم در ذهن داشته باشید که خودش جزو بهترینهاست.
دیدگاه خود را وارد کنید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.